QOS (قسمت اول)

QOS چیست ؟

یک تعریف ساده از QOS به ابزار های گفته میشود که DELAY , JITTER , LOSS و Bandwidth را برای ما Tune کند به عبارتی QOS یعنی هر آنچه که نیاز است را به ترافیک بدهیم

پارامترهای که در QOS دخالت دارد شامل:

Loss

Jitter

Delay

ما برای آنکه بتوانیم QOS راه اندازی کنیم باید ترافیک های شبکه را شناسایی کرده آنگاه نسبت به مدل آنها نسبت به ترافیک های چون VOICE,VEDIO,DATA تفاوت قائل شویم

برای اینکه بتوانیم در شبکه QOS راه اندازی کنیم نیاز است با اصطلاحاتی آشنا شویم :

Bandwidth یا BW

پهنای باندی که شما در اختیار دارید و میتوانید آن را به ترافیک های مختلف مانند Voice , Data ,Video بتوانید Asyn کنید به عبارتی تعداد بیت های که شما میخواهید بین دو نقطه ارسال کنید.

نکته مهم  1 : ما مفهومی به نام Clock Rate داریم و نباید با Bandwidth یکسان دیده شود.

نکته مهم 2 : CIR همان مفهوم Bandwidth است که در Virtual Circuit در شبکه های Firm relay  و ATM میباشد .

Clock Rate بر حسب bit/ps

Bandwidth برحسب Kbit/ps

Delay

به معنای تاخیر میباشد و نباید در دریافت ترافیک های دریافتی تاخیری ایجاد شود یعنی از زمانی که Video تولید و ارسال میشود و در گیرنده دریافت میشود نباید بیشتر از 200 میلی ثانیه تاخیر ایجاد شده باشد

انواع Delay :

Serialization Delay

Propagation Delay

Queuing Delay

Forwarding/Processing Delay

Shaping Delay

Codec Delay

Compressing Delay

Jitter

یعنی Delay متغییر بین دو Packet صدا که 20 میلی ثانیه است با 40 میلی ثانیه دریافت شود به Delay قابل قبول Jitter گفته میشود اگر مشکل Delay حل شود مشکل Jitter خود به خود حل خواهد شد

Loss

معمولا به دو دلیل اتفاق می افتد یا به دلیل Bit error است یا به دلیل پر شدن Queue است تلاش ها همه بر این است که در شبکه Loss ی اتفاق نیفتد مثلا اگر ترافیک های UDP دچار Loss شد آن ها را از دست داده ایم چرا که ترافیک های UDP از مفهومی چون UDP Recovery پشتیبانی نمیکند

QOS یعنی مدیریت پهنای باند یعنی شما هر چقدر پهنای باند را زیاد در نظر بگیرید باز هم کم است

فرض کنید شما 1mbps پهنای باند را در اختیار شرکتی گذاشته اید و شرکت هم به همان اندازه از همان پهنای باند استفاده میکند و اگر 10mbps را هم در اختیار این شرکت قرار دهید باز هم به همین میزان از این پهنای باند استفاده میکند پس پهنای باند هیچوقت کافی نیست

ما باید در شبکه های که End-to-End هستند نقاط bottleneck  و یا نقاطی مه پهنای باند آنها از سایر ترافیک ها کمتر است را شناسایی کرده و آن نقطه را مدیریت پهنای باند کنیم

در یک ارتباط E-to-E همیشه حجم ترافیکی که قرار است ارسال کنید برابر با حداقل پهنای باند مسیر است

در مثال زیر فرض کنید:

مسیر تهران به شیراز 2mbps

مسیر تهران به مشهد 1mbps

پس ما باید از این دو مسیر پهنای باند تهران به مشهد را مدیریت کنیم چون ترافیک ارسالی ما بیشتر از 1mbps ارسال نمیشود

در جدول زیر ابزارهای وجود دارد که بر روی پهنای باند تاثیر گذار است :

در این روش اگر ترافیک را فشرده کنیدمثلا ترافیک FTP از 2/2 به 2 کاهش حجم پیدا خواهد کرد

Compression/rate

ابزاری هستند که Call را وقتی برقرار میکنند که مشکلی در ارتباط ایجاد نشود

(CAC (Call Admission Control

یکی از مشکلات پهنای باند هست که باعث میشود باعث به وجود آمدن در ترافیک های ارسالی شود

Queuing

نویسنده : محمد سیدی

محمد

    دیدگاه‌ها